ابوالفضل رضایی:/
اراده الهی در پیروزی حق برباطل، مستلزم آن است که با محو شدن لشکر باطل، زمینه پیروزی حق فراهم شود؛ و در فرایند روابط قدرت در جامعه، در نهایت این مستضعفان هستند که وارثان زمین بوده و از قدرت و اقتدار مثبت بر روی زمین برخوردار خواهند شد. در گفتوگو با حجتالاسلام دکتر غلامرضا بهروزی لک، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به ابعاد جامعهشناختی استضعاف و آینده مستضعفان در قرآن کریم پرداختهایم که از نظر میگذرانید.
* از منظر قرآن کریم و سنتهای الهی، چه تحلیلی را از حکومت مستضعفان ارائه میدهید؟
اولاً استضعاف در ادبیات قرآنی در مقابل استکبار به کار رفته است؛ و وجه بارز این دو تعبیر، تمرکز بر بعد اجتماعی آنها و سرانجام چنین روابطی در عرصه اجتماعی است. در عرصه اجتماعی، براساس اندیشه قرآنی سنتهای الهی حاکماند که تبدیل ناپذیراند؛ بنابراین در نهایت مستضعفان بر مستکبران پیروز میشوند. ثانیاً در منطق قرآن، تقابل استضعاف و استکبار در عرصه اجتماعی بخشی از نزاع تاریخی حق و باطل را شکل میدهد؛ بنابراین باطل رفتنی است و سرانجام حق پیروز است. ثالثاً داستان استضعاف و استکبار در قرآن کریم، با سرنوشت جهان و آیندهشناسی پیوند خورده است. آیندهشناسی قرآنی به بحث مهدویت در تفکر اسلامی نیز پیوند خورده است؛ بنابراین در بررسی روابط استضعاف و استکبار در قرآن کریم، به برخی کارکردهای پنهان قدرت نیز میتوان دست یافت. در نتیجه، مجموع روایات، مستضعفان را حاکمان روی زمین معنا میکند.
* استضعاف چه نسبتی با روابط قدرت در جامعه دارد؟
اولاً در تحلیل روابط استضعاف در قرآن کریم آنچه حایز اهمیت است، رویکردی است که تأثیرات پنهان روابط استضعافی در جامعه را میپذیرد؛ یعنی از شرایطی سخن میگوید که حق در آنها کاملاً تحت تأثیر غلبه باطل قرار گرفته و باطل به دنبال سلطه اجتماعی است. ثانیاً در اندیشه قرآنی اقتضای سنتهای الهی، زائل شدن باطلهای ساخته شده در عرصه اجتماعی است؛ و با زوال باطلها حق آشکار میشود. در نتیجه انسان از اسارت نجات پیدا میکند؛ بنابراین میفرماید: «وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا». ثالثاً از نظر قرآن، تغییر و تحول شرایط انسانها، ناشی از عملکرد خود آنهاست؛ «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»؛ یعنی شکستن تأثیر زمینههای اجتماعی به وسیله اراده انسانی است؛ بنابراین اراده الهی برآن است که با شکستن این روابط جبری، حق را بر باطل چیره گرداند؛ و این منتی الهی بر انسانهای صالح است؛ «وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّه وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ».
* میان استضعاف و سنتهای الهی در تاریخ چه مناسبتی وجود دارد؟
اولاً از منظر تفکر اسلامی، نزاع مستمر میان حق و باطل وجود دارد، تا هنگامی که حق کاملاً بر باطل پیروز و باطل کاملاً مضمحل شود. به تعبیر شهید صدر(ره) «محل زایش تضادهای اجتماعی، کشمکش و جدال درونی انسان است؛ همان کشمکش نهفته در محتوای فکری و روانی انسان که به عنوان تضاد بنیادین همواره انواع و اقسام تضادهای دیگر را به وجود میآورد». ثانیاً منشأ باطل در جهان هستی، شیطان و طغیان او است و ریشه طغیان شیطان نیز خودبینی و نخوت است و این حقیقت باطنی هر نیروی استکباری است؛ و با اغوای شیطان به سبب تداوم نزاع حق و باطل و تحریک برخی از قوای نفسانی انسان از سوی جبهه لشکریان شیطان، نزاع حق و باطل در گستره تاریخ گشوده است؛ بنابراین میفرماید: «وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ»
* چه نگرشهایی در باب سرانجام تاریخ وجود دارد؟ نگاه قرآن در این باره چیست؟
نگرشهای موجود به آینده تاریخ را میتوان در چند طبقهبندی کلان مطرح کرد: اولاً نگرش انحطاطی به تاریخ که پایان تاریخ را منحصر در افول و وخیم شدن وضعیت جوامع بشری میداند؛ و این گروه به آینده کاملاً بیاعتمادند. ثانیاً نگرش دوری به تاریخ؛ این نوع نگاه، تاریخ را تکرار مداوم میداند؛ با این نگاه، تمدن مصنوعیترین حالتها و مرحلههایی است که انسان رشد یافته میتواند به آن برسد و خاتمه کار است. ثالثاً نگرش خطی تکاملی به تاریخ که تاریخ را فرایند مستمر تکامل بشری میداند؛ بر اساس این نگاه، تاریخ محل تحول و تکامل است و به ناچار انسان در این نگاه جلو میرود. رابعاً روند تکاملی حلقوی به تاریخ؛ در این نگاه، خط سیر تاریخ مبتنی بر انحطاط و ترقی است، نه صرفاً تکاملی قهری و یکنواخت. چنین تکامل و سرانجام نیکی برای بشر، بخشی از اراده تکوینی و سنت تغییرناپذیر الهی برای تاریخ دانسته شده است. بر اساس تفکر توحیدی، جهان تحت اراده و مدیریت خداوندی است و لحظهای بدون ارتباط با ذات اقدس الهی نمیتواند تداوم داشته باشد؛ و اراده الهی به طی فرایند پیروزی حق بر باطل تعلق گرفته است: «وَیُرِیدُ اللهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ».
نظر شما